دنیای فیزیک دانشجویان فیزیک دانشگاه ازاد نجف اباد |
|||||||
دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, :: 23:43 :: نويسنده : بدخشیان
21 دسامبر به پایان رسید و جهان آنچنان که بود باقی ماند، اما روز 21 دسامبر فراتر از شایعاتی که درباره پایان یافتن جهان وجود داشت، واقعا روز مهمی بود زیرا در این روز انقلاب زمستانی در نیمکره شمالی زمین رخ داد.
خورشید در لحظه آغاز انقلاب زمستانی هیچ شعله و فوران مرگباری را روانه زمین نکرد، با این همه این ستاره به سرعت درحال نزدیک شدن به دوره افزایش فعالیتهایش است. در تصویری که توسط رصدخانه دینامیک خورشیدی از خورشید به ثبت رسیده میتوان میدان مغناطیسی خورشید را دید که منجر به پیچش و درهم تنیده شدن پلاسمای خورشیدی با حرارت میلیونها درجه شده است. دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, :: 23:35 :: نويسنده : بدخشیان
بمب اتم قبه دود يك بمب اتمي ليزه ميتنر ( مادر انرژي اتمي) یک شنبه 3 دی 1391برچسب:, :: 17:15 :: نويسنده : بدخشیان
شهرتی که انیشتین بعد از چاپ مقاله ۱۹۱۹دست آورده بود، باعث شد بسیاری از دانشمندان نسبت به ابراز نفرت و انزجار کنند و نفرت و انزجار برخی از آنها حتی تا دهه ۳۰نیز ادامه یافت. مباحث زیادی در مورد ابراز انزجار نسبت به شهرت و معروفیت انیشتین وجود دارد، بویژه در میان آن دسته: از فیزیک دانان آلمانی که بعدها جنبش ضد انیشتینی ‹‹دویچه فیزیک›› را در مقدمه Klaus Hentschel ؛ یعنی ‹‹ فیزیک و سوسیالسم اجتماعی›› به راه انداختند.
نظریه نسبیت عام به زبان ساده
نسبیت عام برای حرکتهایی ساخته شده که در خلال حرکت سرعت تغییر می کند یا باصطلاح حرکت شتابدار دارند. شتاب گرانش زمین g که همان عدد ۹٫۸۱m/s است نیز یک نوع شتاب است. پس نسبیت عام با شتابها کار دارد نه با حرکت. نظریه ای است راجع به اجرامی که شتاب ثقل دارند. به طور کلی، در هر کجای جهان، جرمی که در فضای خالی باشد، حتما یک شتاب جاذبه در اطراف خود دارد که مقدار عددی آن وابسته به جرم آن جسم می باشد. پس در اطراف هر جسمی شتابی وجود دارد. نسبیت عام با این شتابها سر و کار دارد و بیان می کند که هر جسمی که از سطح یک سیاره دور شود زمان برای او کند تر میشود. یعنی مثلا، اگر دوربینی روی ساعت من بگذارند و از عقربه های ساعتم فیلم زنده بگیرند و روی ساعت آدمی که دارد بالا میرود و از سیاره ی زمین جدا میشود هم دوربینی بگذارند و هر دو فیلم را کنار هم روی یک صفحه ی تلویزیونی پخش کنند، ملاحظه خواهیم کرد که ساعت من تند تر کار می کند. نسبیت عام نتایج بسیار عجیب و قابل اثبات در آزمایشگاهی دارد. مثلا نوری که به اطراف ستاره ای سنگین میرسد کمی بسمت آن ستاره خم میشود. سیاهچاله ها(سیاهچاله ها: اگر یه ستاره چند برابر خورشید باشد و همه سوختش را بسوزاند، از انجا که یک نیروی جاذبه قوی دارد لذا جرم خودش در خودش فشرده میشود و یک حفره سیاه رنگ مثل یه قیف درست میکند که نیروی جاذبه فوق العاده زیادی دارد طوری که حتی نور هم نمیتواند از آن فرار کند) هم بر اساس همین خاصیت است که کار می کنند. جرم انها بقدری زیاد و حجمشان بقدری کم است که نور وقتی از کنار آنها می گذرد به داخل آنها می افتد و هرگز بیرون نمی آید. آلبرت انیشتین در نظریه نسبیت خاص با حرکت شتابدار و یا با گرانش کاری نداشت. اولین موضوعات را در نظریه نسبیت عام خود که در ۱۹۱۵ انتشار یافت مورد بحث قرار داد.نظریه نسبیت عام دید گرانشی را بکلی تغییر داد و در این نظریه جدید نیرو ی گرانش را مانند خاصیتی از فضا در نظر گرفت نه مانند نیرویی بین اجرام ، یعنی برخلاف آنچه که اسحاق نیوتن گفته بود! در نظریه او فضا در مجاورت ماده کمی انحنا پیدا میکرد. در نتیجه حضور ماده اجرام ، مسیر یا به اصطلاح کمترین مقاومت را در میان منحنیها اختیار میکردند. با این که فکر آلبرت انیشتین عجیب به نظر میرسید میتوانست چیزی را جواب دهد که قانون ثقل نیوتن از جواب دادن آن عاجز می ماند. سیاره اورانوس در سال ۱۷۸۱ میلادی کشف شده بود و مدارش به دور خورشید اندکی ناجور به نظر میرسید و یا به عبارتی کج بود!
دانشمندان در موقع کسوف در جزیره پرنسیپ پرتغال واقع در آفریقای غربی دیدند که نور ستاره ها به جای آنکه به خط راست حرکت کنند در مجاورت خورشید و در اثر نیرو ی گرانشی آن خم می شوند و به صورت منحنی در می آیند. یعنی ما وضع ستاره ها را کمی بالاتر از محل واقعیش میبینیم.ماهیت تمام پیروزیهای نظریه نسبیت عام آلبرت انیشتین نجومی بود ولی دانشمندان حسرت می کشیدند که ای کاش راهی برای امتحان آن در آزمایشگاه داشتند.ـ نظریه آلبرت انیشتین به ماده به صورت بسته متراکمی از انرژی نگاه می کرد به همین خاطر می گفت که این دو به هم تبدیل پذیرند یعنی ماده به انرژی و انرژی به ماده تبدیل می شود. E = mc². دانشمندان به ناگاه جواب بسیاری از سؤالها را یافتند. پدیده رادیواکتیوی به راحتی توسط این معادله توجیه شد. کم کم دانشمندان متوجه شدند که هر ذره مادی یک پادماده مساوی خود دارد و در اینجا بود که ماده و انرژی غیر قابل تفکیک شدند.تا اینکه آلبرت انیشتین طی نامه ای به رئیس جمهور آمریکا نوشت که می توان ماده را به انرژی تبدیل کنیم و یک بمب اتمی درست کنیم و آمریکا دستور تأسیس سازمان عظیمی را داد تا به بمب اتمی دست پیدا کند. برای شکافت هسته اتم اورانیوم ۲۳۵ انتخاب شد. اورانیوم عنصری است که در پوسته زمین بسیار زیاد است. تقریباً ۲ گرم در هر تن سنگ! یعنی از طلا چهارصد مرتبه فراوانتر است اما خیلی پراکنده.در سال ۱۹۴۵ مقدار کافی برای ساخت بمب جمـع شـده بود و ایـن کار یعنی ساختن بمب در آزمایشگاهــی در « لوس آلاموس » به سرپرستی فیزیکدان آمریکایی «رابرت اوپنهایمر» صورت گرفت. آزمودن چنین وسیله ای در مقیاس کوچک ناممکن بود. بمب یا باید بالای اندازه بحرانی باشد یا اصلاً نباشد و در نتیجه اولین بمب برای آزمایش منفجر شد. در ساعت ۵/۵ صبح روز ۱۶ ژوئیه ۱۹۴۵ برابر با ۲۵ تیرماه ۱۳۲۴ و نیرو ی انفجاری برابر ۲۰ هزار تنT.N.T آزاد کرده دو بمب دیگر هم تهیه شد. یکی بمب اورانیوم بنام پسرک با سه متر و ۶۰ سانتیمتر طول و به وزن ۵/۴ تن و دیگری مرد چاق که پلوتونیم هم داشت. اولی روی هیروشیما و دومی روی ناکازاکی در ژاپن انداخته شد. صبح روز ۱۶ اوت ۱۹۴۵ در ساعت ۱۰ و ده دقیقه صبح شهر هیروشیما با یک انفجار اتمی به خاک و خون کشیده شد. با بمباران هیروشیما جهان ناگهان به خود آمد، ۱۶۰۰۰۰ کشته. در یک روز وجدان خفته فیزیکدان ها بیدار شد! « اوپنهایمر» مسئول پروژه بمب و دیگران از شدت عذاب وجدان لب به اعتراض گشودند و به زندان افتادند. آلبرت انیشتین اعلام کرد که اگر روزی بخواهم دوباره به دنیا بیایم دوست دارم یک لولهکش بشوم نه یک دانشمند!
یک شنبه 3 دی 1391برچسب:, :: 17:6 :: نويسنده : بدخشیان
نسبیت خاص یکی از نظریاتی است که انیشتین مطرح کرده و شامل سه پدیده در سرعت های بالا است .
* انقباض لورنتزی که کاهش طول جسم در مسیر حرکت است
* اتساع زمان که کند شدن زمان است
* افزایش جرم نسبیت خاص بطور خلاصه تنها نظریه ایست که در سرعتهای بالا ( در شرایطی که سرعت در خلال حرکت تغییر نکند–سرعت ثابت) میتوان به اعداد و محاسباتش اعتماد کرد. جهان ما به گونه ای است که در سرعتهای بالا از قوانین عجیبی پیروی می کند که در زندگی ما قابل دیدن نیستند. مثلا وقتی جسمی با سرعت نزدیک سرعت نور حرکت کند زمان برای او بسیار کند می گذرد. و همچنین ابعاد این جسم کوچک تر میشود. جرم جسمی که با سرعت بسیار زیاد حرکت می کند دیگر ثابت نیست بلکه ازدیاد پیدا می کند. اگر جسمی با سرعت نور حرکت کند، زمان برایش متوقف می شود، طولش به صفر میرسد و جرمش بینهایت میشود.
حتی زمان هم نسبی می باشد!
از نتایج جالب تئوری نسبیت خاص می توان به بیان ارتباط میان زمان و و فضا (فاصله) و اینکه تمام موجودیت ها در دنیا با یکدیگر مرتبط بوده و بر یکدیگر اثر می گذارند، اشاره کرد. نیوتن معتقد بود که زمان ثابت است و در تمام نقاط به یک صورت عمل می کند. اما اینشتین نشان داد که اینگونه نیست.
مثال جالبی که معمولا” در این باره بیان می شود آن است که دو برادر دوقلو را در نظر بگیرید. یکی روی زمین می ماند و دیگری با یک فضا پیما با سرعت نزدیک به نور به سمت فضا حرکت می کند. پس از آنکه برادر روی زمین ۱۰۰ سال از عمرش بگذرد، برادری که در فضا پیما می باشد فقط یکسال از عمرش گذشته است!
نظریه نسبیت عام
انیشتین در نوامبر سال ۱۹۱۵یک سری سخنرانیهایی در آکادمی علوم پروس ایراد کرد که در آن نظریه جدید گرانش، موسوم به نسبیت عام را مطرح کرد. او در آخرین سخنرانی ای که ایراد کرد معادلهای را مطرح کرد که جانشین قانون جاذبه نیوتون شد، معادله میدان انیشتین. این نظریه قائل به این است که نه تنها کسانی که یا یک سرعت ثابت در حرکتند، بلکه تمامی ناظران یکسان و هم ارز هستند. در نسبیت عام، گرانش دیگر نیرو محسوب نمیشود (مانند قانون جاذبه نیوتون)، بلکه نتیجه خمیدگی مکان- زمان است ه خاطر جنگ، مقالاتی که انیشتین در مورد نسبیت عام چاپ کرده بود، در خارج از آلمان در دسترس نبود. خبر نظریه جدید انیشتین توسط فیزیک دانهای هلندی هنریک آنتون لورنتز و پل اهرنفست و همکار آنها ویلیام دو سیتر که مدیر رصد خانه لیدن بود، به ستاره شناسان انگلیسی زبان در انگلیس و آمریکا رسانده شد. در انگلیس، آرتور استنلی ادینگتون که دبیر انجمن نجوم سلطنتی از دو سیتر خواست تا یک سری مقالاتی به زبان انگلیسی به نفع منجمان بنویسد. نظریه جدید او را مجذوب خود ساخته بود و از این رو یکی از مدافعان و مبلغان اصلی نسبیت شد. . اغلب ستاره شناسان، هندسی سازی گرانش توسط انیشتین را نمیپسندیدند و معتقد بودند پیش بینیهای او در مورد خمیدگی نور و به قرمزی گرایی گرانشی درست از آب در نخواهد آمد. در سال ۱۹۱۷، منجمان رصد خانه ویلسون در کالیفرنیای جنوبی نتایج تحلیل طیف نور را که در ظاهر نشان میداد که در پرتو خورشید به قرمزی گرایی گرانشی وجود ندارد، منتشر کردند. . در سال ۱۹۱۸، منجمان رصد خانه لیک در شمال کالیفرنیا تصاویری از خورشیدگرفتگی که در ایالات متحده قابل رویت بود گرفتند.پس از پایان جنگ، آنها نتایج بررسیهای خود را اعلام کردند و مدعی شدند که پیش بینی نسبیت عام انیشتین در خصوص خمیدگی نور اشتباه بوده است. با این حال آنها به خاطر خطاهای احتمالی فراوان، هیچگاه اقدام به چاپ نتایجی که به دست آورده بودند نکردند .
یک شنبه 3 دی 1391برچسب:, :: 16:59 :: نويسنده : بدخشیان
تئوری جاذبه ای که نیوتن (Newton) ارائه کرد، خیلی زود بدون تقریبآ هیچ سوالی جدی مورد پذیرش دانشمندان قرار گرفت. تا اینکه در اوایل قرن بیستم آلبرت اینشتین (Albert Einstein 1879-1955) با ارائه نظریه نسبیت خاص در سال ۱۹۰۵ و نظریه نسبیت عام در سال ۱۹۱۵ نه تنها قوانین فیزیک و جاذبه عمومی نیوتن بلکه پایه های فیزیک عصر خود را لرزاند. هر چند قبل از او ماکس پلانک (Max Planck) با ارائه نظریه کوانتم (Quantum) تا حد زیادی فیزیک نیوتنی را زیر سئوال برده بود اما اینشتین با انتشار مقاله های خود راجع به تئوری نسبیت رسماً ثابت کرد که فیزیک نیوتن در حالت های بسیار خاص پاسخگوی پدیده های فیزیکی می باشد. آلبرت انیشتین دو نظریه دارد. نسبیت خاص را در سن ۲۵ سالگی بوجود آورد و ده سال بعد توانست نسبیت عام را مطرح کند.
یک شنبه 3 دی 1391برچسب:, :: 16:39 :: نويسنده : بدخشیان
اظهارات جدید استفان هاوکینگ درباره سفر در زمان / شاید به فضا بروم
استفان هاوکینگ کیهان شناس مشهور انگلیسی در مصاحبه ای جدید در کنار اظهار نظرهایی درباره سفر در زمان از زندگی خانوادگی و تلاشش برای آموزش دادن افراد عادی سخن گفته است. |
|
به گزارش خبرگزاری مهر، "انسان باید به جستجوها و اکتشافات فضایی خود ادامه دهد، حتی اگر تنها به خاطر عشق و اشتیاق به آن باشد و سفر در زمان امکان پذیر است اما مهندسان باید راهی را برای تغییر دادن فضا-زمان بیابند". این جملات اظهارات جدید یکی از بزرگترین فیزیکدانان و کیهانشناسان جهان است که در مصاحبه ای با مجله PARADE اظهار کرده است. استفان هاوکینگ در این مصاحبه از تداوم پیدا کردن اکتشافات فضایی توسط انسانها پشتیبانی کرده است. به گفته وی روباتها می توانند برای جمع آوری اطلاعات در فضا گزینه های مناسبی باشند اما نباید آنها را به طور کامل جایگزین انسانها کرد. زیرا دیدن فضانوردانی که در سیاهی بیکران فضا معلق هستند بسیار ترغیب کننده و امیدوار کننده است و انسانها به امید و تشویق نیاز دارند. به گفته هاوکینگ دانش تنها شاگرد و مرید عقل نیست، بلکه به عشق و احساسات نیز پایبند است. همچنین وی معتقد است سفر در زمان بر اساس نظریه نسبیت عمومی آلبرت انیشتین که به اندازه ای توان تغییر دادن فضا-زمان را ممکن می بیند که یک فضانورد در آن می تواند زمین را با کمک یک راکت ترک کرده و قبل از پرتاب شدن راکتش به زمین بازگردد، باید امکان پذیر باشد. البته این به آن معنی است که باید توانایی ایجاد تغییر در فضا-زمان وجود داشته باشد که به تنهایی امری بسیار دشوار و پیچیده است. وی در عین حال به نیاز به تغییر دادن برخی از دیدگاه های کیهانی اشاره کرده است. وی دیدگاه انسان نسبت به جهان هستی را به دیدگاه یک ماهی قرمز درون تنگ ماهی تشبیه کرده و می گوید در این شرایط هرگز نمی توان از درست بودن آنچه دیده می شود اطمینان حاصل کرد. به گفته وی انسان باید درون یک تنگ بلوری بزرگ باشد و از این رو هیچ تصویر واحد و قطعی از واقعیت را شاهد نخواهد بود. در این مصاحبه به موضوعاتی دیگر از جمله زندگی خانوادگی هاوکینگ، امیدواری های علمی او برای متحول کردن قاره بحران زده آفریقا و تلاشهای او برای درک واقعیتهای بنیادین توسط افراد عادی اشاره شده است. وی می گوید: بیشتر مردم این فرصت را ندارند که جزئیات ریاضیاتی نظریه های فیزیکی را بیاموزند اما من باور دارم هرکسی می تواند این کار را انجام دهد و باید تصویری از چگونگی عملکرد جهان هستی و جایی که در آن زندگی می کنیم در ذهن به وجود آورد، این همان چیزی است که من تلاش کرده ام آنها را از طریق کتابهایم انتقال دهم. هاوکینگ که اکنون به دلیل ابتلا به بیماری اختلال موتورهای نورونی به طور کامل فلج شده است، با حرکت دادن یک ماهیچه بر روی گونه راستش پاسخ مصاحبه کننده را می داد، با این کار وی پرتو فروسرخی را به رایانه اش فرستاده و رایانه نیز این حرکتهای ماهیچه ای را به واژه ها تبدیل می کند. وی با وجود این ناتوانی کامل معتقد است زندگی کامل و پرباری را پشت سر گذاشته است. او خانواده ای کامل دارد و به تمام جهان سفر کرده و از همه مهمتر شناور شدن در بی وزنی فضا را تجربه کرده است. بر اساس گزارش فاکس نیوز، با این حال وی می گوید هیچ قصدی برای کم کردن فعالیتهایش ندارد و شاید روزی برسد که به فضا سفر کند.
شنبه 2 دی 1391برچسب:, :: 22:1 :: نويسنده : بدخشیان
میشه اجسام رو نا مرئی کرد... در سال 1943 هم این آزمایش انجام شده و از نظر فنی هم موفقیت آمیز بوده ولی از نظر انسانی...!
جریان از جایی شروع میشه که "اینشتین" بعد از اینکه از نظریه ی نسبیتش سوء استفاده میشه (با استفاده از این نظریه و شکافت هسته ی اتم، بمب اتم ساخته شد و موجب مرگ صدها نفر در ژاپن شد...) کل حواس و دقت و وقت خودش رو معطوف به یه نظریه ی دیگه به نام "نظریه ی میدان واحد" میکنه. انیشتین با این نظریه میخواست ثابت کنه که الکتریسیته، مغناطیس و گرانش، سه حوزه ی تفکیک ناپذیرند... میگن اینشتین قبل از اینکه بتونه نظریش رو کامل کنه میمیره و هرگز نمیتونه اثباتش کنه. ولی بعضی ها از جمله من میگیم اثباتش میکنه، ولی وقتی که پیامدها و نتایج و اثراتش رو میفهمه و درک میکنه که تا چه اندازه میتواند برای بشریت هولناک باشد، همه ی اسناد و مدارکش رو نابود میکنه تا این یکی نظریش هم همانند نظریه ی نسبیتش موجب قدرت نمایی حکومتها و در نهایت مرگ انسانها نشه. حتی نیروی دریایی ایالات متحده هم از آزمایش و تجربه ی این کشفیات وحشت دارد چون سالها پیش چنین آزمایشی را انجام داده و با نتایج فاجعه باری مواجه شده است... میگید چطور؟ جواب این سوال به همون آزمایشی بر میگرده که ذکر شد. حالا عرض میکنم... شنبه 2 دی 1386برچسب:, :: 21:43 :: نويسنده : بدخشیان
وصیتـی زیبـا و مانـدگار از آلبـرت انیشتیـن روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای که از چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان رفته است، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم می گذرند. آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است. در چنین روزی، تلاش نکنید به شکل مصنوعی و با استفاده از دستگاه، زندگیم را به من برگردانید و این را بستر مرگ من ندانید.
بگذارید آن را بستر زندگی بنامم. بگذارید جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند. چشمهایم را به انسانی بدهید که هرگز طلوع آفتاب، چهره یک نوزاد و شکوه عشق را در چشم های یک زن ندیده است. قلبم را به کسی هدیه بدهید که از قلب جز خاطره ی دردهایی پیاپی و آزار دهنده چیزی به یاد ندارد. خونم را به نوجوانی بدهید که او را از تصادف ماشین بیرون کشیده اند و کمکش کنید تا زنده بماند تا نوه هایش را ببیند. کلیه هایم را به کسی بدهید که زندگیش به ماشینی بستگی دارد که هر هفته خون او را تصفیه می کند. استخوان هایم، عضلاتم، تک تک سلول هایم و اعصابم را بردارید و راهی پیدا کنید که آنها را به پاهای یک کودک فلج پیوند بزنید. هر گوشه از مغز مرا بکاوید، سلول هایم را اگر لازم شد، بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهند تا به کمک آنها پسرک لالی بتواند با صدای دو رگه فریاد بزند و دخترک ناشنوایی زمزمه باران را روی شیشه اتاقش بشنود. آنچه را که از من باقی می ماند بسوزانید و خاکسترم را به دست باد بسپارید، تا گلها بشکفند.
موضوعات آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||||
|